3 اسفند سالروز شهادت حميد باكري (سردار آذربايجان و برادر شهيد مهدي باكري)
حميد باكري ( نام آوران اورميه )
خلاصه زندگي نامه آن سردار آذربايجان
زندگي نامه شهيد حميد باكري
قائم مقام فرماندهي لشگر31عاشورا
نام : حميد باكري
نام پدر : حسين
تاريخ تولد :-/9/1334
محل تولد :آذربايجانغربي / اورميه
تاريخ شهادت : 6/12/1362
محل شهادت : جزيره مجنون
طول مدت حيات :28 سال
مزار شهيد : مفقودالجسد
آخرين سمت : قائم مقام فرماندهي لشگر31عاشورا
تولد و كودكي
در
آذر سال 1334 در شهرستان اورميه چشم به جهان گشود . در سنين كودكي مادرش
را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند
اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اورميه به پايان رساند. بعلت
شهادت برادر بزرگش علي كه بدست رژيم خونخوار شاهنشاهي انجام شده بود با
مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا شد . بعد از پايان دوران خدمت سربازي در
شهر تبريز با برادرش مهدي فعاليت موثر خود را عليه رژيم آغاز كرد و خود
سازي و تزكيه نفس شهيد نيز بيشتر از اين دوران به بعد بوده است .
تحصيلات
در
سال 1355 ظاهراُ بعنوان تحصيل به خارج از كشور سفر ميكند ، ابتداء به
تركيه و از تركيه جهت گذراندن دوره چريكي عازم سوريه ميشود و بعد به آلمان
رفته و در دانشگاه اسم نويسي كرده و فقط يك هفته در كلاس درس حاضر مي شود.
بؤلوم : تراختور یازار : elman 2 باخیش
نگاهي نو به تاريخ باستاني اورميه
نگاهي نو به تاريخ باستاني اورميه
مقدمه :
امروزه
بررسي مجدد تاريخ و فرهنگ آذربايجان و شهرهاي آن در صدر اولويتهاي كاري
محققين و نويسندگان آذربايجاني قرار گرفته است . اگر تا چند سال قبل، از
تاريخ آذربايجان و شهرهايش در محدوده زماني ماد و هخامنشي به بعد بررسي
ميشد امروزه در اثر پيشرفت سريع علم گوشههايي تاريك از تاريخ و شهرها و
مناطق آذربايجان به روشني ميگرايد . به عنوان مثال مثلاً قدمت پارهاي از
شهرهاي آذربايجان مانند سلماس از دوره ماد (به نوشته نويسندهاي در سال
1355 ) به دههزار سال مدون (در سال 1378) ميرسد .
در اين ميان شهر اورميه عليرغم داشتن حداقل 3 كتاب تاريخ مدون ، گويا
تحقيقات جديد شامل حال اين شهر نشده است و هر سه كتاب تكرار مكررات است .
اين مقاله در آمديست جّدي و اوليه در تاريخ باستان اورميه.
شهر
اورميه از جمله قديميترين مناطق آذربايجان ميباشد كه طبيعت چند گونه آن
از كوهستانهاي مرتفع و سرسبز تا دشتهاي هموار و پر آب از سه رود نازلو ،
شهر چاي و باراندوز چاي سبب شده از هزاران سال قبل مسكون انسانهاي باستان
باشد .
پروفسور س.كوون از دانشگاه فيلادلفيا در سال 30 ـ 1328 شمسي براي اولين بار
غارهاي باستاني تام تاما، هوتو و راوار زاغاسي از حوزه اروميه را مورد
مطالعه قرار داده و قدمت آن را دوران عصر حجر يعني دهها هزار سال قبل
برآورد كرد . وي همچنين از تحقيقات خود چنين برداشت نمود كه در آن موقع
گروهي از انسانهاي نئاندرتال در اين غارها ساكن بودند در ادامه اكتشافات
پروفسور كوون استخوانهايي از حيوانات جنگلي از اين غارها بدست آمد كه نشان
مي داد اين محيط در آن اعصار كاملاً جنگلي بوده است .
تمدن عظيم كورقان كه در مناطق ترك نشين از حداقل پنج شش هزار سال قبل بر
جاي مانده در اورميه نيز خودنمايي ميكند و با كشف كورقانهاي عظيم در خرداد
1379 در اورميه اهميت اكتشافات اين قبيل محوطهها بيشتر گشت . ميدانيم در
تمدن كورقان ، تركهاي باستان (پروتو تورك ) به ايجاد مقابر عظيم سنگي
پرداخته و در آن وسايل و اشياء زندگي قرار ميدادند اين وسايل توانست شيوه
معيشتي بسياري از تمدنهاي باستاني پروتو تورك نظير ساكاها ، كاسها ،
مانناها ، اورارتوها ، گوتيها ، اسكيتها ، آسها ، هونها و غيره را
نمايان سازد .
تپههاي عظيم باستاني كه باستانشناسان انگليس تعداد آنها را فقط در اورميه
دهها عدد برآورد كردهاند از جمله اين كورقانها محسوب ميشود. تعدادي از
اين تپهها كورقان نبوده بلكه لايههايي از تمدن در آنها كشف شده است .
مهمترين اين تپههاي باستاني در حوزه اروميه تپه باستاني» گؤي تپه« در شرق
اروميه ميباشد كه در سال 1327 شمسي » براون« انگليسي از دانشگاه منچستر
آنرا مورد مطالعه قرار داد و تمدنهاي بسيار قديمي از آن كشف كرد . آثار كشف
شده از اين تپه بسيار جالب بود . از مهمترين اين آثار كشف شده صفحهاي
دايروي شكل منقوش به نقش قيل قميش از داستانهاي قديم سومريان پروتو تورك
ميباشد كه گفتنيهاي بسيار دارد. قيلقميش درموزه تهران قرار دارد .
در روي گؤي تپه اورميه يعني آخرين لايه تمدن، سنگهاي تراشيدهاي با نقش
حيوان پيدا شد كه قدمتي حدود دو سه هزار سال قبل دارد در ميان اين نقوش ،
نقش دو قوچ و پلنگ نيز ديده ميشود . ميدانيم در ميان تركان باستان قوچ
مظهر قدرت و نيرو ميباشد.
پيدا شدن سمبل سومريها يعني قيلقميش حاكي از آن است كه اين منطقه در
اعصار بسيار دور مأمن تمدن باستان و تقريباً ناشناخته » آراتا / ارهته «
ميباشند.
امروزه محققين بر آنند كه آراتاها گروهي از سومريان پروتوتورك هستند كه
همراه با سومريان به بينالنهرين نرفته و در غرب آذربايجان از جمله اورميه
ساكن شدند.
براي اولين بار ژ . اوپر موضوع قرابت زبانهاي التصاقي از جمله تركي را با
سومري ، پيش كشيد . بعد از او فريتز هومئل در دهه نخستين سده 20 ميلادي با
برابر نهادن واژههاي سومري و تركي و توضيح 350واژه سومري به كمك واژههاي
زبان تركي بر ارتباط سومري و تركي تاكيد كرد و از آن زمان زبان باستاني
تركان شمرده شد.
جالب اينكه وجه تسميه كلمه »اورميه«كه مورد مناقشه پارهاي قرار گرفته
كلمهايست تركي با منشأيي سومري» اور«در زبان سومريان پرتوتورك (تركان
باستان) به معناي شهر و آبادي و محل اسكان ميباشد. اين كلمه در تركستان
شرقي تحت تصرف چين در شهر اورومچي و دهها شهر و قلعه باستاني نيز به يادگار
مانده است . پايتخت سومريها نيز» اور« ناميده مي شد . جزء دوم كلمه
اورميه يعني » ميه يا ميا«همان ميتها يا ميتاني مي باشند كه شاخهاي از
تركان باستان هوري ميباشند . هوريها چهار هزار سال قبل در آذربايجان و
اورميه ساكن بودند و دولت بزرگ اوراتو بعدها از اجتماع طوايف هوري و ميتاني
در آذربايجان و شرق آناطولي تشكيل شد.
شهر اورميه در زمان هوريها و اورارتوها از جمله استحكامات مهم آذربايجان
شمرده ميشدكه نامش در كتيبههاي اورارتويي و آشوري به كرات ديده ميشود
.در اين سنگ نوشتهها نام اورميه به شكل اورمئت و اورمياتي
urmet/urmiate ديده ميشود . پادشاهان آشور هر از چند گاهي به علت سرسبزي
و تاراج ثروت ، منطقه اورميه و غرب آذربايجان به اين ناحيه قشونكشي
ميكردند مثلاً سلمنصر سوم شاه آشور (24 ـ 859 ق . م) از جنگلي سخن رانده
كه در ساحل درياچه اورميه انجام داده است ساحل نشينان كه از پيشروي ارتش
خونريز و ويرانگر آشور متوحش شده بودند با قايقهاي الواري مجهز به
بادبانهاي پوستي به تعقيب آنها ميپردازند و آب درياچه را با خون فراريان
گلگون ميسازند.
در كتيبههاي اورارتويي به منطقه غرب درياچه اورميه قيلزان گفته ميشد نه گيلزان .
اورميه در دوران تاريخي بعد از اورارتورها (دوران پس از حمله اسكندر تا
دوران اشكانيان ) از اهميت فراواني برخوردار بوده و به سبب قرار گرفتن درسر
راه روم ـ شيز (تكاب ـ تخت سليمان) بارها مورد تاخت و تاز قشون روم قرار
گرفته و حتي يكبار به آتش كشيده شده بود.
شهر اورميه به نوشته پارهاي از مورخين و جغرافيدانان قبل و بعد از اسلام
شهر زرتشت قلمداد شده اشت . حتي بسياري كوه» بز و داغ« در شمالشرق اورميه
را زيستگاه زرتشت ميدانند . حتي پارهاي از مردم اروميه معتقدند قبر مادر
زرتشت »دوغدو« در اورميه قرار دارد و جاي آنرا نشان ميدهند.
بنا به اظهار آقاي دكتر آيريملو محل نامبرده قبر» بورلاخاتون« از قهرمانان كتاب عظيم و گرانسنگ دده قورقود مي باشد.
دكتر توحيد ملك زاده ديلمقاني
وبسايت هفته نامه وزين نويد آذربايجان
بؤلوم : تراختور یازار : elman 1 باخیش
آنا ديلي گونونوز موبارك اولسون
آنا ديلي گونونوز موبارك اولسون
سايين ديلداشلار بايرام (اسفند) آيينين ايكيسي(21 فوريه) دونياليق آنا ديلي گونودور، بو گونو بوتون اينسانلارا اؤزلليك له تورك ديلليلره تبريك دئييرم.
آنا ديلي اينسانلارين ياشاييشيندا اؤنملي رول اوينايير،بوتون اينسانلار اؤز آنا ديللرينده استعدادلاري بللي اولونور و اوزه چيخير،يعني هر اينسان بوتون دوشونجه لريني اؤز آنا ديلينده دوشونور و دونيايا سؤيله يير.،ايستر اؤز ديلينده سؤيله سين ،ايسترسه ده باشقا ديلده دوشونجه سين بللي ائتسين،آنجاق بو اونون آنا ديلينده يارانيب سؤيله نيلن دوشنجه دير.
اؤرنك اولاراق ، ديرلي يازيچيميز رحمتليك «غلامحسين ساعدي» بوتون يازيلاريندا توركجه دوشونوب و باشقا ديلده يازيب و دوغروداندا اثرلري بعضا تايسيز اولا بيليبدير.
بو آرادا هر كيمسه اؤز آنا ديليندنده ييه (صاحب) چيخماليدير و اونا قوللوق ائتمه ليدير.رحمتليك اوستاد «شهريار» بو ايشده باشاريلي اولوب و عؤمروندن نئچه ايل كئچندن سونرا آنا ديلينه قوللوق ائتمه ييي دوشونوب و تورك ديلينه بؤيوك بير قوللوقچو اولوبدور.چاغداش زاماندا شهريار،«حيدر بابايا سلام» اثريني يازماقلا آذربايجان توركجه سينه يئني بير روح ايله جان وئريب و عئيني زاماندا اثري دونيا سئويه سينده ان ديرلي اثرلردن اولوبدور.
بونلاري دئمكده بونو بيلديرمه لليم كي هر كيمسه اؤز يئرينده و نووبه سينده آنا ديلينه سايغي و حورمت ساخلاييب اونو اوجا يئرلره يئتيره بيلر.
اوشاغا توركجه آد قويوب اونا هر ديلدن اؤنجه اؤز آنا ديليني اؤيرتمك ان كيچيك بير ايش اولا بيلر و هر بير تورك اينساني ان آزي بو ايشي گؤره بيلر.
بوتون ديللر «تانري»- دان بيزيم اوچون بؤيوك بير پاي و نعمت دير و بو ديللري قوروماق(حفظ ائله مك) بوتون اينسانلارين گؤره ويدير(وظيفه سيدير).
آنا ديلينين يانيندا باشقا ديللريده اؤيرنمه لييك و بؤيوك لريميز دئميش كن «نئچه ديل بيلن ،نئچه اينسان دئمكدير».
هئچ ديله سايغيسيزليق ائتمه مه لييك و بونون يانيندا نئچه ديل باجارديغيميزا رغماً آنا ديليميزين باجارماغي و اونو قوروماغي هئچ واخت اونوتمامالييق.
و سونوندا دئمه لييم:
آنا ديلي بير ميللتين چيرپينان اوره گيدير..
بو اورك دؤيونسون دئيه آنا ديليميزي گله جك نسيل لريميزه قورويوب وئرك.
ساغ قالين – ائلمان اورمو اوغلو
بؤلوم : تراختور یازار : elman 1 باخیش
بزرگداشت مقام شاعر و عارف آذربايجاني ده ده كاتيب
به اطلاع عزيزان فرهنگ دوست اورميه ميرساند
اداره فرهنگ وارشاد آذربايجان غربي برگزار مي كند:
بزرگداشت مقام شاعر و عارف آذربايجاني ده ده كاتيب(حاج عبدالرحمان طيار)
اورميه:قولونجو(قولنجي) مسجد محمد رسول الله
زمان: ۲ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۲ تا ۵ بعد از ظهر
بؤلوم : تراختور یازار : elman 1 باخیش
بيست و هفتمين شماره از اولين و تنها نشريه مستقل هواداري ورزش آذربايجان منتشر شد.
فوتباليست: قيرميزي بايراقلار حاضيرلانسين دايانما هئچ زامان، ياشا تيراختور كرار سوپرمن داداش تورس اردبيليها چهارشنبه طلايي براي اروميه تنهايمان نگذاريد آقاي درخشان، فقط شهرداري ديوانه فوتبال فوتباليست به مثابه آذربايجان غيبت نونهالان و نوجوانان تراكتور استارت شيرين ماشين يك امتياز در خانه براي فولاد! جشن 29 بهمن آذربايجان با كسب تمام امتيازها به همراه دهها مطلب خواندني ديگر با خريد و معرفي از تنها نشريه هواداري و مستقل ورزش آذربايجان حمايت كنيم.
|
بؤلوم : تراختور یازار : elman 0 باخیش
تاريخچه هفت هزار ساله زبان توركي در آذربايجان
تاريخچه هفت هزار ساله زبان توركي در آذربايجان
اين مقاله درسته چند ساله پيش نوشته شده ولي ارزش
هزاران بار تكرار را دارد
چندي قبل مقالهاي تحت عنوان زبان فارسي و گويش آذري در آخرين شماره نشريه دانشجويي مبين (شماره ششم – اسفند 1380 ) به چاپ رسيد كه سراسر تحريف واقعيت و توهين به زبان و فرهنگ ملت آذربايجان بود كه احساسات قشر طالب علم و دانش دانشگاه را جريحه دار نمود. لذا با اينكه تحريفات نام برده در حد نوشتن جوابيه نميباشد، ولي به منظور آگاهي افكار عمومي دانشجويان تصميم به تنظيم نوشتهاي كه هماكنون در خدمتتان ميباشد گرفتيم. در ابتدا قبل از شروع بررسي تاريخي تركي بودن زبان مردم آذربايجان از حداقل هفت هزار سال قبل تا به امروز سخني چند با نويسندة محترم داريم.
نويسندة گرامي اطلاعات نادرستي كه جنابعالي سعي در تلقين آنها به خواننده داريد به پيرو سياستهاي شونيستي و پان فارسيستي رژيم پهلوي ميباشد، كه بعد از انقلاب اسلامي نيز ادامه دارد، البته از شدت آن كمي كاسته شده است. بنابراين جنابعالي ميتوانيد از منابع بيطرف و بيغرض كه بعد از انقلاب به چاپ رسيده براي پي بردن به واقعياتهاي تاريخي استفاده نماييد.
همانطور كه آقاي خامنهاي در سفر اخير خود به استان اردبيل بيان داشتند رمز وحدت ملي ايران نه زبان فارسي بلكه دين مبين اسلام ميباشد، و لذا در گفتار و نوشتارهاي خود اين بيانات را مد نظر داشته باشيد و سعي در پياده نمودن سياستهاي فرسودة رژيم پهلوي نفرماييد.
همچنين توجه جنابعالي و امثالهم به اين آيه از قرآن بسيار ضروري ميباشد: «و من اياته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتكم و الوانكم ان في ذالك لايات للعالمين» (سوره روم آيه 22)
ترجمه: از نشانههاي او (خداوند) است، آفرينش زمين و آسمان و اختلاف زبانها و نژادها است، اينها آيات خداوند را براي انسان روشن ميسازد.
اما زبان مورد ادعائي نويسنده مقاله عنوان شده، وساير منابع وابسته به شوونيسم كه هيچگونه وجود خارجي ندارد و لازم به ذكر است كه اين زبان اختراع جاسوس و عامل انگليسي در ايران (احمد كسروي) ميباشد، كه ايشان نيم زبانهاي تاتي و تالشي موجود در بعضي از روستاهاي منطقه مرند را كه متكلمين آن حتي به چند هزار نفر هم نميرسد را به عنوان زبان آذري تلقي كرده كه گويا زبان باستاني آذربايجان نيز بوده.البته اين ادعاها به هيچ گونه پايگاه علمي وابسته نيست، چرا كه كسي از گرامر، قواعد، دستورزبان،صرف و نحو زباني جعلي بنام آذري اطلاعي ندارد و قواعد آنرا تدوين نكرده از تاريخ رونق و ادامة حيات آن و كاربرد و قلمرو نفوذ ادعائي آن، فولكلور، داستان، افسانه و آثار برگزيدة نظم و نثر يا ... اثري ملموس ارائه نشده، از نقش زبان ادعائي (آذري) در ادبيات فارسي و زبان تركي و زبانهاي ديگر، ماقبل و مابعد آن چيزي در بين نيست و اگر واقعاً هست در كجا تدريس ميشود؟ كسي تا به حال آنرا ياد نگرفته و كسي ياد نداده و اگر وجود داشت، در هفتاد سال گذشته بدون شك در دانشكدههاي ادبيات خود، جزء دروس اجباري تدريس، و جزء مواد درسي مؤسسات عالي يا در برنامه درسي دبيرستانها قرار ميگرفت.1
بؤلوم : تاريخ-كولتور یازار : elman 0 باخیش
پنجاهمين شماره ماهنامه وزين « آفتاب آذربايجان» منتشر شد
اين ماهنامه را از روزنامه فروشيهاي شمالغرب كشور و يا از سايت yurd.ir بخواهيد.
بؤلوم : خبر یازار : elman 1 باخیش
شاعري كه برايش مقبره نمي سازند!
شاعري كه برايش مقبره نمي سازند! مديركل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم ختم طيار از ساخت مقبره اين شاعر بزرگ گفت اما تمام هزينه هايي كه تا حال بر اين مكان شده از جيب خانواده و پسرانش بود | ||||
|
بؤلوم : تراختور یازار : elman 1 باخیش
اردوباوي،ميرزا عبدالمطلب (نام آوران اورميه)
(متوفي 1336 هجري شمسي)
ميرزا عبدالمطلب اردوباوي مشهور به فقيه،از فضلا و مراجع بزرگاورميهبه شمار ميرود. وي فرزند كربلايي اسماعيل اهل روستاي اكليس از توابع شهراردوباد واقع در جمهوري آذربايجان بوده و در آنجا متولد شده است. او در سال 1919(1298شمسي)در چهارده سالگي به تبريز عزيمت كرد وبه همراه ديگربرادران خود راهي قم براي انجامتحصيلات حوزوي شد. ويپس از كسب علم نزد بزرگاني چون آيات عظام بروجردي،حجت كوهكمره اي و حسين كوه كمره اي به درجه ي اجتهاد رسيد و به توصيه ي آيت الله بروجرديدر اورميه متوطن شد.ودر مسجد خطيب اين شهر به تبليغ و ارشاد مردم پرداخت.از آثاراين عالم ديني ميتوان به كتاب «دعوت محمدي»كه در حقانيت دين مبين اسلام تأليف شدهاست اشاره كرد .ميرزا فقيه سرانجام درسال 1336شمسي در اورميه دار فاني را وداع گفتودر منطقه ي شيخان قم به خاك سپرده شد.رحمة الله عليه .ايشان كتابخانه ي خود را بهمسجد اعظم قم اهدا نمود. وي مردي فاضل ،فقيه،ديندار ،مبارزوفعال و اهل قلم بودهاست.
منابع:
* كتاب نام آوران اورميه، ص 43
* كتاب مشاهير علمي و فرهنگي آذربايجان غربي،ص 110
* مصاحبه مؤلف كتاب نام آوران اورميه با حاج شيخ محمد تقي صاحب الزماني اورموي
وبلاگ:نام آوران اورميه
بؤلوم : تراختور یازار : elman 1 باخیش
Azərbaycan Tarixi - آذربايجان تاريخي - تاريخ آذربايجان
اؤز وطنينين تاريخين بيلمك هر كسين بورجودور
tariximizə aid (*.swf) formatında flash dərslik yükləyə bilərsiniz
بؤلوم : تراختور یازار : elman 1 باخیش