تمدن و فرهنگ ترك و تاثير آن بر فرهنگ ملل همسايه

۲۷ دى ۱۳۸۹

تمدن و فرهنگ ترك و تاثير آن بر فرهنگ ملل همسايه


خاقان ترك در قسمتي از كتيبه هاي اورخون چنين مي گويد: "من براي ملت ترك شبها نخوابيده و روزها ننشستم. بعد از آن خداوند لطف خود را شامل ما كرد و من با طالع و بخت بلندم ملت ترك را زنده ساخته و اين ملت عريان و فقير را پوشانده و غني ساختم."

ييلماز اوزتونا، مورخ بنام تركيه، بر اين باور است كه نژاد در ظهور و تشكيل يك ملت به اندازه فاكتورهاي زبان، دين، فرهنگ مشترك و دولت، موثر نمي باشد. وقتي به تاريخ قديمي ملت ترك بنگريم متوجه خواهيم شد كه علاوه بر ارتباطات نژادي، زبان مشترك، فرهنگ و تمدن مشترك نيز از اهميت بسزايي برخوردار است.

در برنامه اين هفته سعي خواهيم نمود تا بعضي از خصوصيات تمدن و فرهنگ ترك را توضيح داده و تاثير آن بر فرهنگ ملل همسايه و اثرات آن در ادوار مختلف را تجزيه و تحليل نماييم.

افسوس كه بسياري از ادوار تاريخ ترك موضوع و قرباني پيشداوري ها، تفسيرها و ارزيابي هاي شرق شناسان شده است. از سوي ديگر ناكفايتي تحقيقات پيرامون تاريخ قديمي ترك ها و كمبود اطلاعات ذيربط موجب ارزيابي هاي غلط و ناقص در اين مورد گرديده است.

در اينجا نبايد فراموش كرد كه محققان و دانشمندان بسياري نيز كه نظم اجتماعي جوامع ترك و حيات فرهنگي ترك ها را درست مورد كندوكاو قرار داده اند نيز وجود دارند.


علاوه بر محققان غربي و روسي، دانشمنداني از قبيل عبدالقادر اينان، ابراهيم Kafesoğlu، بهاءالدين Ögel و فارق سومر جزئيات مهم تاريخ ترك را مشخص ساخته اند. همانگونه كه گفتيم، بسياري از ارزيابي ها و نظريات بعضي از محققان پيرامون حيات و نظم اجتماعي ترك ها شامل پيشداوري ها و تفسيرهاي غلط مي باشد. اقوام همسايه همواره ترك ها را با صفات جنگجو و خشن تعريف كرده و بدين ترتيب آنها را با چهره اي خونريز در تاريخ نشان داده اند. آيا جوامع قديم ترك علاوه بر جنگجويي و نبرد خصوصيات ديگري نيز داشتند؟ آيا تعريف اين ملت كه با دول مختلفش بخشي از تاريخ كره زمين را هدايت نموده، تنها با جنگجوئيش شايسته است؟ ترك ها عليرغم تعقيب يك زندگي كوچ نشيني كه در بعضي از مناطق حتي تا قرن بيستم نيز ادامه داشت موفق شدند تا ويژگي هاي خاصي براي اين طرز زندگي ايجاد نمايند. از اينرو دوران قديم ترك هاي آسيا را بايد از كوچ نشيني بدوي تفكيك كرده و به آن فرهنگ كوچ نشيني در دشت ها اطلاق نمود. تحقيقات انجام شده بوضوح نشان مي دهند كه جامعه قديمي ترك ها بي نهايت منظم بوده و ترك ها به زندگي خود در شرايط اجتماعي مشخص ادامه مي دادند.

Liget محقق مجارستاني در اثري به نام "آسياي مركزي گم شده" مي نويسد، امپراطوري هون، دولتي نبود كه از گروهي بي پروا و مستبد از اين طرف و آن طرف جهان تشكيل يافته و ان چنان بر روي پاي خود ايستاده باشد. برعكس نظم و انضباطي وجود داشت كه تا كوچكترين واحد جامعه يعني خانواده نيز مستقر شده بود.

طبيعتا تمامي جوامع انساني روي زمين، از طرز زندگي و رفتاري مختص به خود برخوردارند. هر كدام از اين جوامع در زمينه هاي زبان، دين، اخلاق، حقوق و اقتصاد صاحب خصوصيات و ويژگي هاي مختلفي مي باشند كه به آن فرهنگ ملت ذيربط گفته مي شود. بدين ترتيب جوامع مطلقا صاحب فرهنگ خاصي بوده و به عبارتي ديگر هر فرهنگي، ملتي خاص را تعريف مي كند.

اقوام ترك نيز كه از دامنه هاي كوه هاي آلتاي در تمامي آسيا و بعد از آن به مناطق شرقي اروپا پراكنده شدند. در طول زمان فرهنگي خاص بوجود آوردند. مشخصا جغرافياي زيستي آنها نقش بسيار مهمي در ايجاد و تكوين فرهنگ خاصشان ايفا نموده است. توسعه فرهنگ با منابعي كه طبيعت به جوامع ارائه كرده است رابطه مستقيم داشته و اين موضوع در مورد اقوام قديمي ترك ها نيز كاملا معتبر است. اقوام ترك هزاران سال در دشت هاي آسيا-اروپا زندگي كردند. آسيا- اروپا كه غربيها به آن استپ مي گويند، از كوه هاي آلتاي و سد چين به سمت شرق تا دشت مجار امتداد مي يابد. به همين علت به فرهنگ ترك كه در اين منطقه شكل گرفته است، فرهنگ دشت نشيني گفته مي شود.

اساس فرهنگ دشت نشيني برعكس نظريات پيشداورانه بعضي از محققين، بر پايه حمله به مناطق متمدن، جنگجويي و غارت استوار نبوده و پايه اصلي آن را دامداري تشكيل مي داده است.

پايه و اساس فرهنگ دشت نشيني يعني فرهنگ قديمي ترك ها با اسب و حركت عجين شده است. خانه، ظروف و اشيا، پوشاك و لباس و اسلحه ها با عطف به اين نقطه حركت شكل يافته است. ترك ها كه اسب را اهلي نموده، از فلزكاري اطلاع داشته و علي الخصوص ساخت سلاح از فلز را به خوبي مي دانستند، صاحب خصوصياتي اجتماعي بر اساس مقتضيات زمان بودند. شايد هم خصوصيت نمونه جوامع قديمي ترك ساختار ويژه اجتماعي و سياسي آن بود.

در جوامع قديمي ترك خانواده پايه و اساس جامعه را تشكيل مي داد. شكل خانواده بزرگ كه در بين روميها، يونانيان و اسلاوها ديده مي شد در تركها به چشم نمي خورد. هسته خانواده ترك از پدر، مادر و فرزندان تشكيل مي گرديد.

زوجي كه زندگي را با هم آغاز مي نمودند، سهم خود از چراگاه و حيوانات اهلي را دريافت كرده و خانه خود را برپا مي كردند. ازدواج تك همسري رايج بوده و زنان زندگي آزاد و محترمانه اي داشتند. در كتبيه اي كه بيلگه خاقان بر كنار رودخانه اروهان برپا كرده است، چنين نوشته شده است:

"خداوندگار آسمان زمين مقدس و آب را آفريد. براي اينكه ملت ترك از بين نرود، پدرمİlteriş خاقان و مادرم İlbilge خاتون را در اوج آسمان به تعالي رساند."

از اين سخنان چنين دريافت مي شود كه زن ترك عليرغم تقدس مردان از طرف خداوند هميشه در كنار او بود.

مرحله دوم ساختار اجتماعي ترك ها را Urug يا خويشاوندان تشكيل مي داد. با به هم پيوستن Urug ها، طايفه ياBod بوجود آمده و بيگ در راس آن قرار داشت. هر طايفه تشكل سياسي اي بود كه اراضي مختص به خود به نيروهاي جنگجو داشت. بيگ ها با همان مديران طايفه از طرف خانواده و نمايندگان Urug انتخاب مي شدند. از ميان اين تشكلات سياسي مي توان به طوايف İğdir، Hazar، Bayındır ، هون، Harluk ، Kurd ، Çavuş و Kayı اشاره نمود.

طوايف ترك با توجه با نزديكيهاي موجود مابين خود از نظر زباني و نژادي پيمان هايي همانند Dokuz Oğuzlar ، on Uygur ، Üçkarluk ها را تشكيل داده بودند. ايل، رفيع ترين تشكل سياسي و اجتماعي ترك ها بود. ايل به معناي دولتي سازمان يافته و امپراطوري نيز تعريف شده است. يعني ايل ترك تشكل سياسي بود كه وظيفه حراست از سرزمين و حقوق ترك ها را بر عهده داشت. از اينرو خاقانها يعني نمايندگان دولت، ديكتاتورهاي صاحب نيروي نامحدود نبوده و در راه اداره مردم براي رفاه و سعادت تلاش مي نمودند. سخناني كه در آغاز برنامه از بيلگه خاقان كه بر روي كتيبه اورخون ثبت شده به سمعتان رسانديم، دليل موثقي بر اين موضوع است.

مگر وظيفه دولتهاي مدرن امروزي به غير از تامين رفاه و سعادت براي خلقشان نمي باشد؟

تاريخ ترك علاوه بر احتواي گذشته اي جهانگشا، تاريخ دول موسس تشكيلاتي خاص است. شايد بتوان اين استعداد سازماندهي را علت اصلي تاريخ هزاران ساله اش دانست كه اين ملت را از اعماق تاريخ تا به امروز منتقل نموده است. بدين ترتيب ملت ريشه دار ترك كه ساختارهاي دولتي نيرومندي را بوجود آورده اند موفق شدند تا فرهنگ اقوام همسايه را تحت تاثير قرار دهند. اين نفوذ و تاثير را مي توان به راحتي در تشكيلات نظامي، وضعيت پوشاك و تغذيه و زمينه هاي مختلف هنري مشاهده نمود.

هنر ترك در زمان هون ها در منطقه اي از شمال درياي سياه گرفته تا اقيانوس كبير به شكلي حاكم مستولي گشت. در اين دوران هنر اقوام ترك به شكل يك اسلوب و سبك متحد درآمد كه اين موضوع يكي از فرآورده هاي امپراطوري هون بود. اين سبك كه نبرد حيوانات وحشي، مسابقات اسبدواني و فيگورهاي حيوانات مختلف را شامل مي شد، به سبك حيوان آسياي ميانه موسوم است. در مورد تاثير و نفوذ فرهنگ ترك بر فرهنگ اقوام همسايه بايد هون ها را مثال زد. Liget مورخ و محقق مجار در كتاب معروف خود به نام "آسياي مركزي گم شده"، مبارزه ترك هاي هون و چيني ها را شرح داده و چنين مي نويسد: مابين هون ها يكي از اقوام قديمي ترك و چيني ها درگيري هاي بسياري اتفاق افتاد كه صدها سال به طول كشيد، كه بعضا به صورت كشمكش هايي براي امتحان قدرت نيروي مقابل بوده و بعضا نيز بسيار جدي بوده است.

در اين درگيري ها كه سالهاي سال ادامه يافت بعضي مناطق مرزي چين همواره در خطر بود و بعضا نيز چيني ها مجبور بودند تا از قسمتهاي مختلف كشورشان صرف نظر كنند. چيني ها در خلال اين درگيري هاي چند صد ساله لباس و تجهيزات خود را تغيير داده و با به كنار گذاشتن ارابه هاي جنگي سنگين خود همانند رقبا از اسبان چابك بهره بردند.

آنها همينطور چارقهاي نمدي و پشمي خود را از پا درآورده و همانند ترك ها چكمه هاي چرمي به پا نمودند. چيني ها با مشاهده اقوام كوچ نشين ترك لباس خود را تغيير داده، شلوار تنگ به پا كرده و كمر خود را با شالي گيره دار بستند. آنها حتي بر سر خود كلاهي زيبا و تزئين شده با دم سمور گذاشتند.

تاريخ علاوه بر اينكه مايه غرور و افتخار مي باشد، منبعي است كه با عبرت از تجربيات آن راه خود را تشخيص مي دهيم. از اينرو براي پيشرفت به سوي آينده تصاحب و بازنگري به ميراث گذشته لازم مي باشد. در انتهاي حماسه اوغوز خاقان، خاقان ترك كه در بستر مرگ بود، به پسرانش اين چنين مي گويد: "اي پسرانم، من عمر درازي كردم، جنگ هاي بسياري ديدم، تيرهاي بسياري رها كردم، اسبان زيادي سوار شدم، دشمنانم را به گريه درآوردم، دوستانم را شاد كردم، دين خود را به خداوند ادا كردم، اين سرزمين را به شما امانت مي كنم."
منبع


بؤلوم : تراختور یازار : elman 1 باخیش


 

بلاگا گؤره


    سلام
    عزيز گؤروشجو لر بلوقوما خوش گليبسينيز
    بو بلوقدا گؤزل آذربايجانيميزا گؤره يازيلار - شكيللر و.. اولاجاقدير
    هدفيميز ديليميزي قوروماق و آذربايجانا وفالي بير اؤولاد اولماقدير
    يوروملارينيزي گؤزله ييرم


سایغاج